دریکی از شب های شعری که پوران فرخزاد برپا کرده بود، مهمان ویژه ای را رو کرد. بعد از شعر و نقد و بررسی ادبیات، بلند شد و اشاره به خانم سالمندی کرد که در کنارش نشسته بود. بلند گفت، خانم مکرمه قنبری، نقاش.
نگاه ها متوجه بانویی شد با چهره ای خوشرو و پر از صفا. راغب شدم با او بیشتر آشنا شوم. پوران ذوق زده گفت: این هم چهره دیگری از زنان ما. بانوی مکرمه با صدایی پر از شعف ضمن دست دادن با همه، قربان صدقه می رفت و ما را به گالری سیحون برای دیدن نقاشی هایش دعوت می کرد.
چند روز بعد به اتفاق چند نفر از دوستان به گالری سیحون رفتیم. باورکردنی نبود، شگفت زده به طرح و رنگ های شاد چشم دوخته بودیم. او اصلا سواد نداشت و کلاس نقاشی نرفته بود. در سن ۷۰ سالگی به ناگاه نقاش شده بود. درست زمانی که ۹ فرزندش را بزرگ کرده و آنها یکی یکی خانه را ترک کرده بودند.
به من گفت من مانده بودم و گاوم. گاوم را بخاطر تامین مایحتاج فروختم. دلم برایش تنگ شده بود. احساس کردم زندگی نکرده پیر شده ام. انگار زمان را باخته باشم، چون وقتی نوجوان بودم من را به کدخدای پیر روستا دادند. جای خالی گاوم رنجم می داد.
یک روز نشستم و با پوست انار و رنگ های مخصوص فرش که در روستا استفاده می شد، بر در و دیوار خانه غصه هایم را نقش زدم. گفت: دلتنگی را با طرح و نقش از درون دلم به در و دیوار بازگو کردم. یک روز پسرم برای دیدنم به خانه آمد و از نقاشی هایم تعجب کرد. برایم کاغذ و وسایل رنگ خرید. خبر به خانم معصومه سیحون گالری دار معروف در تهران رسید. او برای دیدن نقاشی هایم به روستایمان به دریکنده بابل آمد.
در گالری روبروی تابلوها ایستاده بودیم. خانم سیحون گفت: سبک نقاشی پست مدرنیسم است، کمپوزیسیون یا ترکیب بندی رنگهای نقاشی در زیباسازی و همچنین داستان ساده و صمیمی که پشت تصاویر است او را متمایز کرده.
مکرمه قنبری لباس ساده ای در بر داشت، دوست داشت آن وضعیت ساده و صمیمیاش را همچنان حفظ کند. خیلی ها او را به نام ننه مکرمه می شناسند، ولی من بانوی مکرمه صدایش میزدم و او خشنود بود. صداقت و صفای دلنشینی داشت.

آن شب بعضی از افراد حاضر در گالری سربه سرش می گذاشتند. یکی گفت اگر آن گاوی که نبودنش باعث شکوفایی ات شده را پیدا می کردم، یک گردنبند الماس می انداختم گردنش، آن یکی گفت به گردن خودش بنداز.
بهرحال از شوخ طبعی و جُک ساختن هموطن ها باخبرید. شب بازدید از نمایشگاه نقاشی با خنده و شوخی گذشت.
بانوی مکرمه در سال ۲۰۰۱ به عنوان زن سال در سوئد شناخته شد. تابلو هایش در سال ۱۳۸۴ در نمایشگاه های بین المللی از جمله در لسآنجلس به نمایش درآمد. بیش از ۱۷۰ سایت مختلف به معرفی و بیوگرافی اش پرداختند.
قیمت تابلو هایش در ۲۰۰۱ بالغ بر۵۳۰ میلیون تومان بوده است.
یادش سبز؛ اگر چه دیر آمد ولی درخشان رفت، در حالی که افتخار دیگری از هنرمندان ایرانی را در کتاب تاریخ هنر جهان ثبت کرد.
ویولت رازق پناه